شاعری جذر و مد نمی خواهد !
شعر گفتن ، بَلَد نمی خواهد !
زور گفتن به هرکس و ناکس ،
راحت است و عدد نمی خواهد !
تکل از پشت و این پنالتی ها ،
بحث داغ و نود نمی خواهد
سوپراستارمان شده گار
سینما هم صمد نمی خواهد !
بردن سیب تا سر کوچه
چرخ دستی ، سبد نمی خواهد !
این گرانی ، تورم و تلخی ،
ذره بین و رصد نمی خواهد !
تربیت با اصول نو دیگر ،
فحش بد یا لگد نمی خواهد !
عاشقی در زمان ما دیگر
جز کلیکی و … اَد نمی خواهد !
یک پسر در عشق خود عمرا ً
این که مجنون شود ؟ نمی خواهد !
تا دوبی هست زن دیگر ،
یک بلیط مَشَد نمی خواهد !
زندگی توی قوطی کبریت ،
حبس های ابد نمی خواهد
توی خانه هایمان حبس ایم
حبس مان هم سند نمی خواهد !
خنده هامان اگرچه سرریز است !
شک نکن که سد نمی خواهد !!
"شعر شاعری جذر و مد نمی خواهد از ناهید نوری"
درباره این سایت